این جا همه چیز در همه
یکشنبه 93 تیر 22 :: 6:46 عصر :: نویسنده : کامران تهی
کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت نوبت به ما که رسید قلم افتاد… دیگر هیچ ننوشت! خط تیره گذاشت و گفت: تو باش اسیر سرنوشت…
موضوع مطلب : یکشنبه 93 تیر 22 :: 6:41 عصر :: نویسنده : کامران تهی
به پایان رسیده ام اما نقطه نمی گذارم … یک ویرگول میگذارم ، این هم امیدیست ، شاید که برگردی … موضوع مطلب : چهارشنبه 93 تیر 18 :: 12:6 صبح :: نویسنده : کامران تهی
آن شب …
موضوع مطلب : پنج شنبه 92 شهریور 7 :: 1:34 عصر :: نویسنده : کامران تهی
گاهی حجم دلتنگی هایم آنقدر زیاد می شود که دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ می شود... دلتنگم... دلتنگم... دلتنگ کسی که گردش روزگارش به من که رسید ازحرکت ایستاد... دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید... دلتنگ خودم... خودی که مدتهاست گم کرده ام.. .
موضوع مطلب : پنج شنبه 92 شهریور 7 :: 1:13 عصر :: نویسنده : کامران تهی
یادت باشددلت که شکست,سرت را بگیری بالا
موضوع مطلب : |
منوی اصلی آخرین مطالب پیوندها آمار وبلاگ بازدید امروز: 7
بازدید دیروز: 1
کل بازدیدها: 26669
|
|